پسر سپیده خداوردی در آغوش عمو پورنگ + عکس
تاریخ انتشار: ۲ آبان ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۳۴۸۱۵۹۶
سپیده خداوردی یکی از بازیگران خوب ایرانی است. منبع این تصویر اینستاگرام سپیده خداوردی است. سپیده خداوردی هم اکنون در سینما ایران فعالیت میکند. در ادامه تصویری جدید از سپیده خداوردی را ملاحظه میکنید.
ازدواج و همسر سپیده خداوردیسپیده خداوردی با شخصی به نام امین نظری ازدواج کرده است که پسری به نلام ساتیار دارند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
همسرش دانش آموخته رشته فیلمسازی است و در زمینه موسیقی هم فعالیت دارد و گیتار الکتریک می نوازد.
سپیده خداوردی در پشت صحنه فیلم عصر پاییزی با همسرش اشنا شد. این دو پس از آشنایی خیلی زود با هم ازدواج کردند.
سپیده خداوردی در کنار همسر و پدرش/ عکس بیوگرافی خانواده سپیده خداوردیدر بیوگرافی سپیده خداوردی درباره ی خانواده اش میخوانیم :پدرش مدیر یک شرکت هواپیمایی و مادرش خانه دار است وی یک برادر به اسم علی خداوردی دارد که 3 سال از خودش کوچکتر است و مهندسی معدن خوانده ولی شغلش نقاشی و مجسمه سازی است .
سپیده خداوردی به همراه پدر و مادرش /عکس بارداری سپیده خداوردیاین بازیگر با اشاره به دوران بارداریش بیان می دارد:پیش از دوران بارداری به شکل منظمی ورزش میکردم اما با شروع بارداری، شرایط جسمانی ام امکان ورزش کردن را به من نمیداد و هر وقت روی تردمیل می رفتم سرم گیج می رفت و باعث می شد نتوانم ورزش کنم
سپیده خداوردی که در مدرسه موسیقی درس خوانده و نوازنده ارکستر ملی است در جایی از گفتگویش به این اشاره میکند که حتی در ماههای آخر بارداری هم به تدریس موسیقی می پرداخته. وی می گوید:با وجود اینکه در ماه نهم بارداری به سر می برم اما کارهای مربوط به تدریس موسیقی ام را انجام می دهم و از آن غافل نشدم.
این بازیگر درباره فرزندش که یک پسر است می گوید:من سالها به موازات کار بازیگری در عرصه موسیقی فعال بودم و دلبستگی زیادی به این حرفه دارم و از آنجا که همسرم هم در این حیطه فعالیت میکند دوست دارم پسرم وقتی بزرگ میشود نسبت به موسیقی بی تفاوت نباشد، در این حوزه کار کند. البته دوست دارم فعالیتش در این حرفه دلی باشد.
و حالا چند ماه است که فرزند وی به دنیا آمده و خودش در کنار همسرش مشغول بچه داری هستند.
سپیده خداوردی و پسرش + عکس
منبع: پارس نیوز
کلیدواژه: سپیده خداوردی پسر سپیده خداوردی سپیده خداوردی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.parsnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «پارس نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۴۸۱۵۹۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
عروس بزرگ امام چرا همسرش را «داداش» صدا می زد؟ /آقا مصطفی اصلا از وضعیت نجف راضی نبود /او نمی خواست مثل بقیه پوشیه بزنم
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، صبح روز ششم اردیبهشت ۱۴۰۳، خبر فوت معصومه حائری یزدی همسر آیتالله سید مصطفی خمینی، دختر آیتالله شیخ مرتضی حایری یزدی و عروس ارشد امام (ره) منتشر شد.
آن طور که عصر ایران روایت کرده است؛ از نکات شگفتآور زندگی خانم حایری این که به رغم آن که عروس ارشد امام خمینی و منتسب به یک خاندان بزرگ و مشهور روحانی دیگر هم بود زندگی بسیار عادی و گاه توام با سختی و رنج داشته است.
او شیفته سید مصطفی خمینی بود و خاطرات هجران او را با اشک بیان میکرد و همچون اعضای خانواده امام که آقا مصطفی را «داداش» خطاب میکردند او هم عادت کرده بود همسرش را این گونه خطاب و حتی بعد از فقدان چنین یاد کند.
او در خاطره ای دیگر که جماران منتشر کرده، درباره همسرش گفته بود؛« آقا مصطفی مثل بقیه آخوندها و روحانیون نبود و خیلی مدرن و امروزی بود و مثل برخی از روحانیون در خیلی از مسائل و موضوعات از جمله حجاب، سختگیری نمیکرد و به من نمیگفت این جوری رو بگیر و یا آنگونه که در میان زنان نجف، بهخصوص زنهای روحانیون متداول و متعارف بود، از من نمیخواست مثل آنها پوشیه بزنم؛ ولی دیگران در این زمینه سختگیری میکردند و اگر بدون پوشیه بیرون میآمدیم، به امام خبر و گزارش میدادند. یادم هست یک روز که پوشیهام را روی صورتم نینداخته بودم، یک روحانی دنبالم آمد و گفت پوشیهات را روی صورتت بینداز، اما من اعتنا نکردم و به راهم ادامه دادم، ولی او دست بردار نبود و تا درب منزل مرا تعقیب کرد و به دنبالم آمد و خانه را شناسایی کرد و بعداً قضیه را به حاج آقا مصطفی گفت، اما حاج آقا مصطفی که اصلاً به این چیزها اعتقاد نداشت، به جای این که دل به دل او بدهد، چند تا بد و بیراه به او گفت. آقا مصطفی اصلاً از وضعیت نجف راضی نبود و میگفت اگر به خاطر امام نبود، در اینجا نمیماندم و به ایران برمیگشتم؛ البته جدا از وضعیت امام، خود ایشان هم اگر به ایران میآمد دستگیر میشد.»
2727
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1900022